Sarve Tir by Rasaa Lyrics
قسمت ۱:
من از وقتی تو شیکم ننم زدم لگد
فهمیدم که منزوی و طردم از اجتماع دورم
پر از آدمایی که مثل میش تو پوست گرگن و
تو ۵ سالگی اسباب بازیم شیر سرم بود و
کودکیمم لای تختای بیمارستانا گم بود و
تو مدرسه فقط حدیث کردن توی کلّم و
خندیدن به افکارم و
خندیدن وقتی یه گوشه نشستم و رپ کردم
فکر میکردن کم دارم
بعدش دلم به ۲تا رفیق مشتی خوش شد
ولی همه رفاقتا بند کس شد و
من خواستم فقط زیر پرچمی باشم که خودم بردم بالا
نه پول جیب بابام نه عشق لاتی
که آخرم فت پا بکشه زیر پاهام
همه دست به دست هم دادن تا که من نباشم
اون چیزی که الان هستم ولی شرمنده حاجی
بازم دارم میرم بالا
همخوان:
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
قسمت ۲:
تو این تنهایی دونه دونه سربریدم آرزوهامو
سربریدم خدا رو تو سینه
با یه ضامن دار رویاهامو چزوندم ریزه ریزه
رو لبام شعرای سیاه و تنم یه کفن سفیده
من همون کَسیم که همه چیم زیرزمینی بود
حتی جلو ننه بابام شعرای تاریکم عاشق شدنم
ناروهای نارفیقا و زخمای دست و پاهام
این خیلی تلخه که مادرم فقط محرمم باشه نه مرهم
که ۱۲ شب به بعد مجبورم درد و دل کنم فقط با قلبم
کی پرسید حالمو؟ کی دیده کابوسای خوابمو؟
به جز یه بوف کور کی دیده بغض تیکه پارمو؟
کی بود که وقت سختی دست تو دستم گذاشت؟
کی حواسش جمع بود تا که باد نبره کلاشو؟
همخوان:
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
قسمت ۳:
دلم تیکه پاره شده مثل شوروی سابق
یه گرگ زخمی چیزی نداره جز ناله
گرگی که یه روزی قد یه گله بود اما حالا چی؟
فقط توی خیالاتش هاره
دست تقدیر فقط شستش رو به من بود
مثل ایران الان مثل قذافی منزوی و تنهام
غروب آرزوهامه طلوع خورشید صبح فردام
عشق اولم هم دوقلو خاطره زایید زیرم
یه بهشت زهرا واس یه دنیا بغض مرده شده سینم
دیگه سیرم از این دنیا بس که خوردم
حتی از این تابوت ۳در۴ خسته شدم
از رفقای تبر به دستی که خواستن یه درخت سروُ کلّه کنن
خسته شدم هیچی نپرس
فقط اینو خوب می دونم که من خیلی وقته مردم
خیلی وقته مردم خیلی وقته مردم
قسمت پایانی:
امروز ۱۹ تا شمع جلومه از جنس عقده نه از پارافین نوزده سال خاطره تلخ فول اچ دی قد یه اوین نفس دارم حبس ابدی
همخوان:
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
من از وقتی تو شیکم ننم زدم لگد
فهمیدم که منزوی و طردم از اجتماع دورم
پر از آدمایی که مثل میش تو پوست گرگن و
تو ۵ سالگی اسباب بازیم شیر سرم بود و
کودکیمم لای تختای بیمارستانا گم بود و
تو مدرسه فقط حدیث کردن توی کلّم و
خندیدن به افکارم و
خندیدن وقتی یه گوشه نشستم و رپ کردم
فکر میکردن کم دارم
بعدش دلم به ۲تا رفیق مشتی خوش شد
ولی همه رفاقتا بند کس شد و
من خواستم فقط زیر پرچمی باشم که خودم بردم بالا
نه پول جیب بابام نه عشق لاتی
که آخرم فت پا بکشه زیر پاهام
همه دست به دست هم دادن تا که من نباشم
اون چیزی که الان هستم ولی شرمنده حاجی
بازم دارم میرم بالا
همخوان:
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
قسمت ۲:
تو این تنهایی دونه دونه سربریدم آرزوهامو
سربریدم خدا رو تو سینه
با یه ضامن دار رویاهامو چزوندم ریزه ریزه
رو لبام شعرای سیاه و تنم یه کفن سفیده
من همون کَسیم که همه چیم زیرزمینی بود
حتی جلو ننه بابام شعرای تاریکم عاشق شدنم
ناروهای نارفیقا و زخمای دست و پاهام
این خیلی تلخه که مادرم فقط محرمم باشه نه مرهم
که ۱۲ شب به بعد مجبورم درد و دل کنم فقط با قلبم
کی پرسید حالمو؟ کی دیده کابوسای خوابمو؟
به جز یه بوف کور کی دیده بغض تیکه پارمو؟
کی بود که وقت سختی دست تو دستم گذاشت؟
کی حواسش جمع بود تا که باد نبره کلاشو؟
همخوان:
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم
قسمت ۳:
دلم تیکه پاره شده مثل شوروی سابق
یه گرگ زخمی چیزی نداره جز ناله
گرگی که یه روزی قد یه گله بود اما حالا چی؟
فقط توی خیالاتش هاره
دست تقدیر فقط شستش رو به من بود
مثل ایران الان مثل قذافی منزوی و تنهام
غروب آرزوهامه طلوع خورشید صبح فردام
عشق اولم هم دوقلو خاطره زایید زیرم
یه بهشت زهرا واس یه دنیا بغض مرده شده سینم
دیگه سیرم از این دنیا بس که خوردم
حتی از این تابوت ۳در۴ خسته شدم
از رفقای تبر به دستی که خواستن یه درخت سروُ کلّه کنن
خسته شدم هیچی نپرس
فقط اینو خوب می دونم که من خیلی وقته مردم
خیلی وقته مردم خیلی وقته مردم
قسمت پایانی:
امروز ۱۹ تا شمع جلومه از جنس عقده نه از پارافین نوزده سال خاطره تلخ فول اچ دی قد یه اوین نفس دارم حبس ابدی
همخوان:
خودمو کوبیدم و ۶ طبقه ساختم
مرد شدم زیر بار زخم زبونا
مثل یه درخت سرو خم نمیشه کمرم
قد می کشم با اینکه زیر سایه تبرم