Ashoob by Kajrah Lyrics
سکوت خسته کننده شد دلِ صبورمُ زد
از وقتی فهمیدم جایی که باید بودم نبودم
میدونستم وقت رفتنِ باید آماده بشم
سفرمُ شروع کنم دیگه منتظر نمونم
سوختن و ساختن شد کار هر روز و هر شبم
یه خط قرمز کشیدم به دور هوسم
این دنیا روز به روز بیشتر میبره حوصلمُ سر
وای به حالم اگه رو به جلو نباشه قدمم
انتخاب کردم و تن به هرزگی ندادم
خیلیا ظاهراً قشنگن ولی ارزشی ندارن
اوضاع بدتر از اون چیزیِ که فکرشُ میکردم
امیدوارم تا آخر مسیر بمونم سلامت
به خاک بمالم پوز نا امیدی ها رو
مرگ غبطه بخوره وقتی میشنوه صدامو
یه زمزمه بهم گفت وقت تازیدنته
دیگه نتونستم لم بدم رو هم بذارم پاهامو
یه گمراهم که راهشُ بلده
این یه خبر خوبِ که واسه اکثرتون بَده
پیچیده میشه پیچشم ، همین الان تو سرتم
چون سکوت بدجوری دل منو زده
میون جنگل دیگه قناری نمیخونه
راه طولانیِ برا من نایی نمیمونه
عمرم کوتاهِ شاید کفافشو نده
به خودم تکیه نکنم پناهی نمیمونه
نه ، نمیدن اونا ضجه هامو گوش
ولم کردن بپوسم یه گوشه آروم
نا دیده گرفتنم ولی پشیمون میشن
من همون پروانه ام که گفت تئوری آشوب
از وقتی فهمیدم جایی که باید بودم نبودم
میدونستم وقت رفتنِ باید آماده بشم
سفرمُ شروع کنم دیگه منتظر نمونم
سوختن و ساختن شد کار هر روز و هر شبم
یه خط قرمز کشیدم به دور هوسم
این دنیا روز به روز بیشتر میبره حوصلمُ سر
وای به حالم اگه رو به جلو نباشه قدمم
انتخاب کردم و تن به هرزگی ندادم
خیلیا ظاهراً قشنگن ولی ارزشی ندارن
اوضاع بدتر از اون چیزیِ که فکرشُ میکردم
امیدوارم تا آخر مسیر بمونم سلامت
به خاک بمالم پوز نا امیدی ها رو
مرگ غبطه بخوره وقتی میشنوه صدامو
یه زمزمه بهم گفت وقت تازیدنته
دیگه نتونستم لم بدم رو هم بذارم پاهامو
یه گمراهم که راهشُ بلده
این یه خبر خوبِ که واسه اکثرتون بَده
پیچیده میشه پیچشم ، همین الان تو سرتم
چون سکوت بدجوری دل منو زده
میون جنگل دیگه قناری نمیخونه
راه طولانیِ برا من نایی نمیمونه
عمرم کوتاهِ شاید کفافشو نده
به خودم تکیه نکنم پناهی نمیمونه
نه ، نمیدن اونا ضجه هامو گوش
ولم کردن بپوسم یه گوشه آروم
نا دیده گرفتنم ولی پشیمون میشن
من همون پروانه ام که گفت تئوری آشوب