Lenz by Kaboos Lyrics
[قسمت اول : کابوس]
این اسلحه رو بگیر
تکون نخور از پشت سرم
حواستو جمع کن
توو این کشور همه دشمنن
کسی اگه اومد سمتت رحم نکن
اونهایی که رحم کردن
مُردن همه
اینا زن و مرد تروریستن
حتی دست بچه هم بمب هست
راه بیوفتین
تند تند تند تر
دو تا خیابون رد کردن
چند نفر دوییدن سمتشون
عربده میزدن
نمیفهمید چی میگفتن
سربازها همشون رو کشتن
بعد پیچیدن توی خونه سنگر بگیرن
یه زن بود دو تا دختر
بخوابین زمین بخوابین زمین
یهو یکی تیر خورد
یه پیرمرد دید
که مشغول پر کردن یه اسلحه کهنست
داد میزد انگار میداد فحش
تق تق تق، شوکه بود
زمین شد پر خون
صدای گریم شد قطع
دستهاش میلرزید
دنیا دور سر داشت میچرخید
بهت زده تصویر مرگ پنج نفر شد ثبت
تکون بخور باید از اینجا بریم
تا باز شد در
منفجر شد یه چی
خاک همه جا رو گرفت
یه عده ریختن هر کی که مونده بود رو بردن
با این که بسته بود چشمهاش
از جلوش
کل زندگیش میشد رد
سوال میکردن، نمیفهمید که جواب بده
کتک میخورد اشک میریخت
بی فایده بود هرچی داد میزد کمک
چند هفته گذشت
تا یه صدا پرسید تو کی
گفت من
فیلمبردار جنگم
مدرک دارم بعد چند وقت
چشمها باز شد
بهش گفتن اون فنس جلوت مرزه بدو
[قسمت اول : دیگرد]
مجاهد ها به صف شن
خط، شکنها اول بمب هاتون رو زیر دشداشه، ببندید
با کمربند
خنجر کلاش ها میزد برق
زن ها و دختر و پیرمرد
تو حجره بگیرید سنگر
نبرد تا سر حد مرگ
نترسید از شکست نه نصرالله قریب
یادتون باشه این یه خط
گلوله هامون بکشه ته
پرت میکنیم سنگ، عادل
عمید محمد خیابون رو ببندن
به نام وطن
فریاد شروع جنگ
اللهاکبر، سربازها همه رو کشیدن به تیر
چند تا بچه محل
تو یه چشم بهم زدن
شدن پرپر
صدای نعره برید عقبتر برید عقبتر
یه بچه که چشمهاش میزد حرف
رو سینش یه چسب سیاه گنده بود
با شکل ضربدر
پرید جای سربازها
بوم بوم تو مِه
صدای مسلسل
خون و تن رو خاک میزد غلت
ریختن هر کی که مونده بود رو با طناب بستن
میزدن میزدن
چی میخواید از خاک و جونمون
سربازهای بیشرف
برگرید همونجایی که بودید
ریش سفید بی طرف
چشمشون رو باز کرد گفت
خدا با اونهاییِ که میگذرن
یه قرص نون داد و یه قورت آب
بهشون گفت فرار کنید از این طرف
این اسلحه رو بگیر
تکون نخور از پشت سرم
حواستو جمع کن
توو این کشور همه دشمنن
کسی اگه اومد سمتت رحم نکن
اونهایی که رحم کردن
مُردن همه
اینا زن و مرد تروریستن
حتی دست بچه هم بمب هست
راه بیوفتین
تند تند تند تر
دو تا خیابون رد کردن
چند نفر دوییدن سمتشون
عربده میزدن
نمیفهمید چی میگفتن
سربازها همشون رو کشتن
بعد پیچیدن توی خونه سنگر بگیرن
یه زن بود دو تا دختر
بخوابین زمین بخوابین زمین
یهو یکی تیر خورد
یه پیرمرد دید
که مشغول پر کردن یه اسلحه کهنست
داد میزد انگار میداد فحش
تق تق تق، شوکه بود
زمین شد پر خون
صدای گریم شد قطع
دستهاش میلرزید
دنیا دور سر داشت میچرخید
بهت زده تصویر مرگ پنج نفر شد ثبت
تکون بخور باید از اینجا بریم
تا باز شد در
منفجر شد یه چی
خاک همه جا رو گرفت
یه عده ریختن هر کی که مونده بود رو بردن
با این که بسته بود چشمهاش
از جلوش
کل زندگیش میشد رد
سوال میکردن، نمیفهمید که جواب بده
کتک میخورد اشک میریخت
بی فایده بود هرچی داد میزد کمک
چند هفته گذشت
تا یه صدا پرسید تو کی
گفت من
فیلمبردار جنگم
مدرک دارم بعد چند وقت
چشمها باز شد
بهش گفتن اون فنس جلوت مرزه بدو
[قسمت اول : دیگرد]
مجاهد ها به صف شن
خط، شکنها اول بمب هاتون رو زیر دشداشه، ببندید
با کمربند
خنجر کلاش ها میزد برق
زن ها و دختر و پیرمرد
تو حجره بگیرید سنگر
نبرد تا سر حد مرگ
نترسید از شکست نه نصرالله قریب
یادتون باشه این یه خط
گلوله هامون بکشه ته
پرت میکنیم سنگ، عادل
عمید محمد خیابون رو ببندن
به نام وطن
فریاد شروع جنگ
اللهاکبر، سربازها همه رو کشیدن به تیر
چند تا بچه محل
تو یه چشم بهم زدن
شدن پرپر
صدای نعره برید عقبتر برید عقبتر
یه بچه که چشمهاش میزد حرف
رو سینش یه چسب سیاه گنده بود
با شکل ضربدر
پرید جای سربازها
بوم بوم تو مِه
صدای مسلسل
خون و تن رو خاک میزد غلت
ریختن هر کی که مونده بود رو با طناب بستن
میزدن میزدن
چی میخواید از خاک و جونمون
سربازهای بیشرف
برگرید همونجایی که بودید
ریش سفید بی طرف
چشمشون رو باز کرد گفت
خدا با اونهاییِ که میگذرن
یه قرص نون داد و یه قورت آب
بهشون گفت فرار کنید از این طرف