Sooz by Hamzad Lyrics
آی من، کجای ناکجای سوز من تو کز کردی، مابین خط چندم، با کدوم حرفم بد شدی، به کدوم واژه های واژه گونم دل بستی ها؟
آی من، تو چوب من خاکستر نگاهم کن مُرده اتم، من سوز غربت ام
من سوز زمستون باغبون بی بهار ام، یه نگاه کن فقط هیچی ندارم
تموم ناتموم ام، کجای ناکجای سوز دلم بودی که باهات نبودم آی من
آی من، امروز تولدته، آی من، من روح شمع ام آب شدن و سوز، تو بشو پایان این جو فقط با یه فوت
آی من، امشب یکی باید خالی شه، یا من بطری رو، یا بطری من رو
سینم آتیشه میزنی چنگ به دلم، چیکار میکنی با تنم، من فصل آخرم
تلخ تویی واکه به واکت منم، حرف تویی، بغض منم، فتح تویی
تموم ناتموم ام، یه عمره با خزونم کل این فصل تویی، مجهول منم من
قانع به کم تویی، توی شعر جمع شدی، به هیچی ختم شدی
چرا؟ چرا؟، چرای بی جوابت ام به من سینه سوخته، این تیر رو بی هوا بزن که بسه موندم
خسته از سوختن ام، آی تو، تو، تو، تو همه ی منی، اما سوز منم، سوز منم من
آی من، تو چوب من خاکستر نگاهم کن مُرده اتم، من سوز غربت ام
من سوز زمستون باغبون بی بهار ام، یه نگاه کن فقط هیچی ندارم
تموم ناتموم ام، کجای ناکجای سوز دلم بودی که باهات نبودم آی من
آی من، امروز تولدته، آی من، من روح شمع ام آب شدن و سوز، تو بشو پایان این جو فقط با یه فوت
آی من، امشب یکی باید خالی شه، یا من بطری رو، یا بطری من رو
سینم آتیشه میزنی چنگ به دلم، چیکار میکنی با تنم، من فصل آخرم
تلخ تویی واکه به واکت منم، حرف تویی، بغض منم، فتح تویی
تموم ناتموم ام، یه عمره با خزونم کل این فصل تویی، مجهول منم من
قانع به کم تویی، توی شعر جمع شدی، به هیچی ختم شدی
چرا؟ چرا؟، چرای بی جوابت ام به من سینه سوخته، این تیر رو بی هوا بزن که بسه موندم
خسته از سوختن ام، آی تو، تو، تو، تو همه ی منی، اما سوز منم، سوز منم من