Doroughe Saal by Gdaal Lyrics
؛{قسمت اول}؛
میگه یه روزی برمیگردم، میگم
کاشکی اون روز هیچوقت نیاد
دیگه مهم نیست تقصیر اصلاً
حل نمیکنه مشکل هم هیچوفت زمان
خیره بودم به آتیش فکر با تو دیدم
وسط شعله ها اون چشماتو میگم
که چطوری پُرِ احساس و بی رحم
بهم خیره میشد و پلکا رو میبست
بذار بره به گا بده هر چی بوده ر
خوب شناختمش نشناخت هر چی اون منو
چی بود برام براش من چی بودم و
مهم نیست باید بده بره هر چی بوده رو
میخوام دیگه نده اصاٌ ترجیح اون منو
وقتی اون منو نمیفهمه نمیخنده وقتی خوبم و
وقتِ سختیش بودم و کردش زنجیر روحمو
توویِ سختی اون منو
گذاشت و خالی کرد پشتمو
بارش رو کولم بود فکرش و کشتم و یادش
افتادم هوایِ دوستاشو داشتم و
اون رفت و کرد باز هم دشمنو شادش
بیخیالش، بیخیالش، برگرده باز هم تو میشی خامش
برگرده باز هم تو میشی رامش نه
میذاری میری و نیستی یادش
عشقِ دروغت به تف نمیرزه
کلِ این زندگی مفت نمیرزه
ناراحت نشو اگه بی ادبم یه کم
حداقل راست میگم کص نمیگم بت
؛{همخوان}؛
فکر نمیکردم به این زودی بیاد غروبِ ما
وقتی که لمست کردم اولین بار توو نورِ ماه
سرودِ ما رو لبِ گلوله ها
راستگوترین آدم بد منم و تو بهترین دروغ سال
بهترین دروغ سال
راستگوترین آدم بد منم بهترین دروغ سال
بهترین دروغِ سالی
تو بهترین دروغِ سالی
تو بهترین دروغِ سالی
بهترین دروغِ سالی
بهترین دروغِ سال
؛{قسمت دوم}؛
من شب سیاه اون بود صبحِ زودم
چشاش دریا و من کوه شده بودم
یه جورایی آره کوه شده بودم
بهش نزدیک أ خودم دور شده بودم
نه اینکه نفهمم دروغه نمیخواستم
تخم بدبینی رو توو دلم نمیکاشتم
رفت و نمیاد کسی جاش نه
ببین خواستم ولی دیگه نمیساختم
باید داد بزنم دیگه وقتِ سکوت نی
تو کال ترین میوه یِ فصلِ دروغی
من أ طلوع میخوندم تو از نسلِ غروبی
دیدنِ بدونِ نقابت بم زد یه توو گوشی
نگو نگرانتم نخواه فاصله کم شه
هه نکن راجع بش هم فکر
عشقِ سابق برات داره یه نقشه
اون هم اینه که تصویرش از خاطرت محو شه
خاطراتمون برام مُرده میشن
وقتی حفظ میشن این شعرو کل این شهر
دیگه جیدالو فقط داری توویِ خواب آره
عشقِ من پایداره و تا پایِ دار بامه
دیگه کسی نیست مشکلو حلش کنه
گند بزنی و جمعش کنه
سراغم هم نگیر وقتش شده
عزیزم چوب خطت پُره
ته دل راست بودش عینِ حرفم
خواستم اوج بگیری تو فکرِ پله کردن
مهم نیست هرچی تو بگی از خوبیات
مهم اینه که تهِ مغزت فکرِ هرزست
؛{همخوان}؛
فکر نمیکردم به این زودی بیاد غروبِ ما
وقتی که لمست کردم اولین بار توو نورِ ماه
سرودِ ما رو لبِ گلوله ها
راستگوترین آدم بد منم و تو بهترین دروغ سال
بهترین دروغ سال
راستگوترین آدم بد منم بهترین دروغ سال
بهترین دروغِ سالی
تو بهترین دروغِ سالی
تو بهترین دروغِ سالی
بهترین دروغِ سالی
بهترین دروغِ سال
میگه یه روزی برمیگردم، میگم
کاشکی اون روز هیچوقت نیاد
دیگه مهم نیست تقصیر اصلاً
حل نمیکنه مشکل هم هیچوفت زمان
خیره بودم به آتیش فکر با تو دیدم
وسط شعله ها اون چشماتو میگم
که چطوری پُرِ احساس و بی رحم
بهم خیره میشد و پلکا رو میبست
بذار بره به گا بده هر چی بوده ر
خوب شناختمش نشناخت هر چی اون منو
چی بود برام براش من چی بودم و
مهم نیست باید بده بره هر چی بوده رو
میخوام دیگه نده اصاٌ ترجیح اون منو
وقتی اون منو نمیفهمه نمیخنده وقتی خوبم و
وقتِ سختیش بودم و کردش زنجیر روحمو
توویِ سختی اون منو
گذاشت و خالی کرد پشتمو
بارش رو کولم بود فکرش و کشتم و یادش
افتادم هوایِ دوستاشو داشتم و
اون رفت و کرد باز هم دشمنو شادش
بیخیالش، بیخیالش، برگرده باز هم تو میشی خامش
برگرده باز هم تو میشی رامش نه
میذاری میری و نیستی یادش
عشقِ دروغت به تف نمیرزه
کلِ این زندگی مفت نمیرزه
ناراحت نشو اگه بی ادبم یه کم
حداقل راست میگم کص نمیگم بت
؛{همخوان}؛
فکر نمیکردم به این زودی بیاد غروبِ ما
وقتی که لمست کردم اولین بار توو نورِ ماه
سرودِ ما رو لبِ گلوله ها
راستگوترین آدم بد منم و تو بهترین دروغ سال
بهترین دروغ سال
راستگوترین آدم بد منم بهترین دروغ سال
بهترین دروغِ سالی
تو بهترین دروغِ سالی
تو بهترین دروغِ سالی
بهترین دروغِ سالی
بهترین دروغِ سال
؛{قسمت دوم}؛
من شب سیاه اون بود صبحِ زودم
چشاش دریا و من کوه شده بودم
یه جورایی آره کوه شده بودم
بهش نزدیک أ خودم دور شده بودم
نه اینکه نفهمم دروغه نمیخواستم
تخم بدبینی رو توو دلم نمیکاشتم
رفت و نمیاد کسی جاش نه
ببین خواستم ولی دیگه نمیساختم
باید داد بزنم دیگه وقتِ سکوت نی
تو کال ترین میوه یِ فصلِ دروغی
من أ طلوع میخوندم تو از نسلِ غروبی
دیدنِ بدونِ نقابت بم زد یه توو گوشی
نگو نگرانتم نخواه فاصله کم شه
هه نکن راجع بش هم فکر
عشقِ سابق برات داره یه نقشه
اون هم اینه که تصویرش از خاطرت محو شه
خاطراتمون برام مُرده میشن
وقتی حفظ میشن این شعرو کل این شهر
دیگه جیدالو فقط داری توویِ خواب آره
عشقِ من پایداره و تا پایِ دار بامه
دیگه کسی نیست مشکلو حلش کنه
گند بزنی و جمعش کنه
سراغم هم نگیر وقتش شده
عزیزم چوب خطت پُره
ته دل راست بودش عینِ حرفم
خواستم اوج بگیری تو فکرِ پله کردن
مهم نیست هرچی تو بگی از خوبیات
مهم اینه که تهِ مغزت فکرِ هرزست
؛{همخوان}؛
فکر نمیکردم به این زودی بیاد غروبِ ما
وقتی که لمست کردم اولین بار توو نورِ ماه
سرودِ ما رو لبِ گلوله ها
راستگوترین آدم بد منم و تو بهترین دروغ سال
بهترین دروغ سال
راستگوترین آدم بد منم بهترین دروغ سال
بهترین دروغِ سالی
تو بهترین دروغِ سالی
تو بهترین دروغِ سالی
بهترین دروغِ سالی
بهترین دروغِ سال