Pirooz by Ehsan Ziya Lyrics
[قسمت اول]
کی به تو بازی یاد داده؟
بهش بگو مونده، راه زیاد داره
هرچی جلوتر میری سختتر میشی، جنس فلز
هر گنجی مالیات داره
انقدر باختم، شکست شده همدمم
که سینهی باختو جر داده تا ته خنجرم
باخت اصلا زاغ سیاهمو چوب میزنه یه جور
که تا رسیدم بگیره اَ یقهام
یه روز واسهات خونه میخرم
با همه چونه میزنم
هی دوست بیکلک
تو ببین چقدر کوچیکم
مثل کوه میمونی
از سر و کولت میپرم
فتح میکنمت، تو خود پیروزیای
سیاه و سفید، تو صفحهی طوسیای
یه روز دست من آسه واسه اونا دو لو
هنوز به رودی میگن «محبوب» کوچولو
[همخوان]
همیشه پیروز
همیشه پیروز
همیشه پیروز
بیتفاوت به بُردن
تا زندهام نمُردم
[قسمت دوم]
یه شب که همهمون خوابیم
از سر کوه مو سفید میزنه بیرون
میکوبه آتور، میریزه آوار
سر و تکون بده یالا جسم بیروح
خونهات توت خونه میکنه
شدی اون کِرمی که به پیله خو نمیکنه
ما بدن نیستیم، مولکول و اتم نیستیم
ایدههای زنده تا ابد توی نیستی
یه کتابه که صفحههاش شماره نداره
یا باید بگردی یا یه گوشه وایمیسی
اشتلم کنون سرگرم بازی، صبح و شب غروب
میزنه آفتاب دار سرما رو جنون
روحش به هوس پیروزی تن گرفت و موند
انقدر گشنهست رو زمین اسیرش میکنه
حتی سایهی غذام اگه بذاری جلوش
ببینه سیرش میکنه
[همخوان]
همیشه پیروز
همیشه پیروز
همیشه پیروز
بیتفاوت به بُردن
تا زندهام نمُردم
کی به تو بازی یاد داده؟
بهش بگو مونده، راه زیاد داره
هرچی جلوتر میری سختتر میشی، جنس فلز
هر گنجی مالیات داره
انقدر باختم، شکست شده همدمم
که سینهی باختو جر داده تا ته خنجرم
باخت اصلا زاغ سیاهمو چوب میزنه یه جور
که تا رسیدم بگیره اَ یقهام
یه روز واسهات خونه میخرم
با همه چونه میزنم
هی دوست بیکلک
تو ببین چقدر کوچیکم
مثل کوه میمونی
از سر و کولت میپرم
فتح میکنمت، تو خود پیروزیای
سیاه و سفید، تو صفحهی طوسیای
یه روز دست من آسه واسه اونا دو لو
هنوز به رودی میگن «محبوب» کوچولو
[همخوان]
همیشه پیروز
همیشه پیروز
همیشه پیروز
بیتفاوت به بُردن
تا زندهام نمُردم
[قسمت دوم]
یه شب که همهمون خوابیم
از سر کوه مو سفید میزنه بیرون
میکوبه آتور، میریزه آوار
سر و تکون بده یالا جسم بیروح
خونهات توت خونه میکنه
شدی اون کِرمی که به پیله خو نمیکنه
ما بدن نیستیم، مولکول و اتم نیستیم
ایدههای زنده تا ابد توی نیستی
یه کتابه که صفحههاش شماره نداره
یا باید بگردی یا یه گوشه وایمیسی
اشتلم کنون سرگرم بازی، صبح و شب غروب
میزنه آفتاب دار سرما رو جنون
روحش به هوس پیروزی تن گرفت و موند
انقدر گشنهست رو زمین اسیرش میکنه
حتی سایهی غذام اگه بذاری جلوش
ببینه سیرش میکنه
[همخوان]
همیشه پیروز
همیشه پیروز
همیشه پیروز
بیتفاوت به بُردن
تا زندهام نمُردم