Baghe Porteghali Freestyle by Ehsan Lotar Lyrics
[ قسمت اول : مهتی ]
هر روز هرشب دنبال چرا ای و معتاد چراغی
بگیر جواب رو تو از من وقتی همه رفیقا زیرآ بی رفتن واست
اگه صد لشکر از خوبان جلو راه رفیقام کمین سازند تخمم نیستن
یقین دارم به اینکه بقلی جنس تقلی نمیده دستم
هرچند گرگ زیاده و کل راه رو باس پیاده رد کرد
اه باز زیاد رفتم جلو
حیف معکوس نداره دندم ، شرمندم برا بار چندم
راستی چه خبر از احوال گندم
کسی فهمید وقتی خاک میشه باس نون بشه
وقتی شب میشه باس نور بده
واسه خونواده جون بده
واسه جبهه ها خون بده
من هروقت دیدم ندیده ها اومد به چشم مردم ، میخندم
جلو احمقا دهنم رو میبندم
جون
[ قسمت دوم : احسان ]
آره اینجاست خیابونه نقل و نبات ، تو دست مردم سیانورِ
راه میری لیز میخوری رو پاچیده ی معتادا ، خیابونا کشتار رو برد بالا
چه بهترِ فهمیدی که بخوره چکش بم نمیکنم تردیدی
چراغیم وصلیم ، دستیم تو دست هم
اگر بعداُ روشن شدی اینو بفهم
الان مهتی کنارمه بیت میره ، پارس سمپل رو جر میده
حواسم پرته بهشون نمیتونم دیگه شعر بگم ، قفل میشم و غیب میشم
تازه امیرعلی ، راضی ، کارا هستن پیش ما ، تا بکنیم پشت حریف رو خاک
حریفمون طرفدارِ ، طرف پای دارِ شادِ چون میدونه چراغ رو داره
یکی پای کارِ ، یکی خانه دارِ ، یکی خایه ماله ،یکی مایه دارِ ، یکی فازِ ماِ
یکی شب که ترس داره روشن کنه چراغ رو ، ببینه چقدر شور میده
ببینه رقص به مرده تو گور میده ، چراغ دلِ یه فرد کور میشه
به جوجه کفترای هیپ هاپی دون میده ، پای درختای کال جنگل کود میشه
[ قسمت سوم : نیما پارس ]
روزای بدیه اما روی پام ، ذهنم درگیرِ خاطرات توی باد
راه میرم و رویاهام رو میبینم ، گرگای توی شهر گوشتم رو دریدن
نمیدونن همجنس خودشون رو گاییدن ، به موقعش تیزیه دندون رو میبینن
توی جنگل چراغ به دست ، کشتن وجدان برام یه قصد
نمونده دورم برام یه کس جز مادر و عشق و شیش تن
با همینا دشمنا پرپر ، خدا درِ خونه رو زد تق تق
هر روز هرشب دنبال چرا ای و معتاد چراغی
بگیر جواب رو تو از من وقتی همه رفیقا زیرآ بی رفتن واست
اگه صد لشکر از خوبان جلو راه رفیقام کمین سازند تخمم نیستن
یقین دارم به اینکه بقلی جنس تقلی نمیده دستم
هرچند گرگ زیاده و کل راه رو باس پیاده رد کرد
اه باز زیاد رفتم جلو
حیف معکوس نداره دندم ، شرمندم برا بار چندم
راستی چه خبر از احوال گندم
کسی فهمید وقتی خاک میشه باس نون بشه
وقتی شب میشه باس نور بده
واسه خونواده جون بده
واسه جبهه ها خون بده
من هروقت دیدم ندیده ها اومد به چشم مردم ، میخندم
جلو احمقا دهنم رو میبندم
جون
[ قسمت دوم : احسان ]
آره اینجاست خیابونه نقل و نبات ، تو دست مردم سیانورِ
راه میری لیز میخوری رو پاچیده ی معتادا ، خیابونا کشتار رو برد بالا
چه بهترِ فهمیدی که بخوره چکش بم نمیکنم تردیدی
چراغیم وصلیم ، دستیم تو دست هم
اگر بعداُ روشن شدی اینو بفهم
الان مهتی کنارمه بیت میره ، پارس سمپل رو جر میده
حواسم پرته بهشون نمیتونم دیگه شعر بگم ، قفل میشم و غیب میشم
تازه امیرعلی ، راضی ، کارا هستن پیش ما ، تا بکنیم پشت حریف رو خاک
حریفمون طرفدارِ ، طرف پای دارِ شادِ چون میدونه چراغ رو داره
یکی پای کارِ ، یکی خانه دارِ ، یکی خایه ماله ،یکی مایه دارِ ، یکی فازِ ماِ
یکی شب که ترس داره روشن کنه چراغ رو ، ببینه چقدر شور میده
ببینه رقص به مرده تو گور میده ، چراغ دلِ یه فرد کور میشه
به جوجه کفترای هیپ هاپی دون میده ، پای درختای کال جنگل کود میشه
[ قسمت سوم : نیما پارس ]
روزای بدیه اما روی پام ، ذهنم درگیرِ خاطرات توی باد
راه میرم و رویاهام رو میبینم ، گرگای توی شهر گوشتم رو دریدن
نمیدونن همجنس خودشون رو گاییدن ، به موقعش تیزیه دندون رو میبینن
توی جنگل چراغ به دست ، کشتن وجدان برام یه قصد
نمونده دورم برام یه کس جز مادر و عشق و شیش تن
با همینا دشمنا پرپر ، خدا درِ خونه رو زد تق تق