Song Page - Lyrify.me

Lyrify.me

Vasiat Nameh by ENorto Lyrics

Genre: rap | Year: 2014

بِم گفتن وصیت نامه
خُب من چیزی تا امروز ننوشته بودم پس
سعی کردم آیندمُ بخونم ؛ انورتو

[ورس 1]

یه روزی همین جاها تو همین کلاس دنیا ، معلم اسم منو صدا میزنه
آرش جباری
داد میزنن غایب ؛ اعلامیه ام میاد بالا و معلم روی اسمُ عکسم نگاش می لغزه
چون همینطور که قدم بلند تر میشه
چراغ مرگ من عین سر سیگارم با هر دم نفسم روشن تر میشه
یه مرگ غریب آره توی مملکت ما عاقبت یه جوون هنرمند اینه
نه انکار نکن! آینده شفافه عین کریستالی که این همه مدت تو خونم می رفت و
انقد به قلب شیشه ایم فشار اومد که غرورم شیکست
نگو که عینک خوش بینی بزن که عینک هم زدم و
خیلی بدتر واضح تر دیدم ، عشقم از دست رفت
ای کاش کور می شدم! اینجوری فقط عاشق نور میشدم و
ته دلم که می دیدمش کیفور می شدم
اما حالا شدم عاشقِ

[پُـل]

روز غیبت من
وقتی که من میرم ، وقتی که از صحنه ی رپ محو میشه تصویرم
روزی که من رفتم... و افتخار من اینه که
واسه آدم کشتن با این لاشی بسیجیا هیچگونه سفری به سوریه نکردم
روزی که من نیستم ، چند سال دیگه ای که می بینی خونیه شقیقم و
اسلحه به غیر از خودم نبوده دست هیچ کس... روزی که می میرم!

ورس 2
یه روز که من مُردم ، روزی که باکتریا به جونم می افتن و
بدنمو تا جایی که بتونن می خورن ، می خوام پشتم اشک نریزید
انگار هیچوقت نبودم ، نمی تونستم بمونم تا بیشتر حروم شم
می خوام همتون بدونید
شاید عوضی بازی گاهی درآوردم ولی من یه آدم عوضی هیچوقت نبودم
من از اسلامی شاکی بودم که دیه ی یه زنو ، از بیضه ی چپ یه مرد کمتر می دونست
از حکومتی که کتیبه ی حقوق بشر رو برعکس می خوندش
از نژاد هیتلری که خودشُ از همه نژادا برتر می دونست
و صدای منو هیچکس نشنید
انگار هرچی باشی سنگین تر بیشتر غرقی
عیب مردمُ بهشون میگی میشن وحشی
این دین و حکومت با این مردم چی کردن چی؟


[اوترو]
شاید یه روز توی 27 سالگی با یه کُلت مخمُ بترکونم
اما نمیخوام جسدم ُ دفن کنن یا که بسوزونن...
میخوام واسه همیشه منجمد نگه داری شه
تا یه روز علم به اون نقطه از پیشرفت برسه که جسدم شبیه سازی شه
با رضایت خودم این وصیتمه... میخوام ببینم خودم به جسدم بر میگردم یا نه؟
دار و ندارمم بدید به روسپی ها که جز خودشون هیچ کس رو نفروختند
پس به سلامتیشون دعا کنید یه روز خوب بیاد
اینجا کروسِ اما گور باباش من میخوام اوترو برم ؛ وصیت نامه خودمه
همایون داداش ، هومیه فولانی ها ؛ اگه تا قبل مرگم نتونستی از دردت خلاص شی
بعده مرگم مدیونی اگه فراموشش نکنی و به زندگی برنگردی
داش علی جی دال می دونم اونقدر بالایی که دیگه مثل قدیم تو پایتخت
نمی شینیم باهم گل بزنیم ، اما بین همه رپرها تنها آهنگ های تو حرفای دل منه
پس به گفتنشون ادامه بده ؛ رفیقِ دوره ی آخرای فصلِ اولم. هه
و شما هوادارا که پشتَمید بیشتر از قبل. من هنوز شما رو می پرستم
پس این و خوب گوش کنید :
یه ساعت زنگ داره پُر سر و صدا بودن واسه بیدار کردن مردم
بهتر از یه قصه گوی خوش صدا بودن واسه خوابوندنشونه
چشای بسته با چشای کور هیچ فرقی نداره. ــزت زیاد هـه