Avaazeh Khaan by Chaartaar Lyrics
راهی تا پر کشیدن جز پیوندت ندارم
من رؤیایی رهاتر از لبخندت ندارم
تا کی قفس و غم و دلسردی؟
من و عادت شبگردی، تو بگو
آوازهخوانی را
این سعی فانی را
در کوچهات هر شب برپا کردم
شاید، فقط شاید
قلبت به رحم آید
اما چه بیمرهم بر میگردم
به سمت دردم
ای شعر بیسحر با ماه من از شب حرفی نزن
در گوش او نگو باری دگر تر شد چشمان من
آوازهخوانی را
این سعی فانی را
در کوچهات هر شب برپا کردم
شاید، فقط شاید
قلبت به رحم آید
اما چه بیمرهم بر میگردم
به سمت دردم
من رؤیایی رهاتر از لبخندت ندارم
تا کی قفس و غم و دلسردی؟
من و عادت شبگردی، تو بگو
آوازهخوانی را
این سعی فانی را
در کوچهات هر شب برپا کردم
شاید، فقط شاید
قلبت به رحم آید
اما چه بیمرهم بر میگردم
به سمت دردم
ای شعر بیسحر با ماه من از شب حرفی نزن
در گوش او نگو باری دگر تر شد چشمان من
آوازهخوانی را
این سعی فانی را
در کوچهات هر شب برپا کردم
شاید، فقط شاید
قلبت به رحم آید
اما چه بیمرهم بر میگردم
به سمت دردم