Album78 by Amir Tataloo Lyrics
چک شوک به هوش اومد به هوش اومد
تازیانه های باد وحشی به درختای دشت دلم شده رفتن تو
هی میریزه هری پایین تا میبینه جای خالیتو
یادت نره روزا اول تو یادت نره احمق گه
اسطوره بودم برا تو … خوبه بودی واسه جمع اما من میدونی همه نبودم
پز خوب میدادی با اسم من اما بت فشار اومد چون کنه نبودم
تا وقتی عین تو لاشی باشم آره پره زنه پهلو من
تا وقتی شعورت اینقده کمه خوب منم حسم کمه معمولا
هی میگیره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستری
تویی که ادعات میشد از همه ناکس تری
واسه هر کی پر پر زدی پروازمونو جاکش ندید
باز از چهار صبح گذشته و این دیوونه خوابش پرید
هی میگیره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستری
تویی که ادعات میشد از همه ناکس تری
واسه هر کی پر پر زدی پروازمونو جاکش ندید
باز از چهار صبح گذشته و این دیوونه خوابش پرید
لمس مژه های یار به روی گونه
عجب تازیانه ی جذابی که محرومم ازش
سهم پسران جهنم تنها دختران رانده شده از بهشت بودند
و من از سهم خودم قهر و شدم هرزه
خاطره که هنو هه عاطفه و سپیده رویا پیچیدن
تو هم داری تنها آب میشی نه شکستی حالت بده
بیا میکنم دلتو باندپیچی من
فکر میکنی نمیفهممت چون یکمی حرفام پیچید ان
ولی همه خوب میشن تا روم پام میشینن هه
این زمین حالش بده شلاقو من میخورم
آخه خوب بلدن راه مخفیا رو اون وحشیایی که اهلی شدن
آره تو که ادعات میشد اینی دیگه ببین من چی شدم
این زمستون سوزش بده پس بریم پی برفی شدن
سفید عین کف بهشت اما هنو بغض توو گلو منه چه زشت
آخه این روانی تو قصر هم باشه غربت تازیانه رو میزنه بهش
لش مثل مرحوم تو پاک هه بیرونم یخ توم کولاک
من شدم یه آدم آهنی منزوی مظلوم تو لاک
هی میگیره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستری
تویی که ادعات میشد از همه ناکس تری
واسه هر کی پر پر زدی پروازمونو جاکش ندید
باز از چهار صبح گذشته و این دیوونه خوابش پرید
من از سهم خودم قهر و شدم هرزه
ولی دیدم دو صد هرزه روند راه بهشت
دو صد فرشته که شدند رانده شده
در این برزخ همیشه عقد تنهایی و عشق خوانده شده
طبیعت سر لج ور داشته با من
نمیاد هیشکی حتی حرفاش به کارم
اصا هم نمیخوام به عقب برم
از خونمون میاد فقط درداش به یادم
من پره یه حس انتقامم پره از فحش و گلایه ام
پر گیر و گره اِه پره حرف و کنایه ام
دلم حالش بده آتیش میوفته به جونم شبا
دیشب از تنهایی اینقدر دود گرفتم تا جونم درآد
تو هم داری الکی مصرف میشی
نمیخنده عمیق میدونم لبات
ولی من هنوز پای حرفمم و میبینی که دارم میخونم برات
میزنه تازیانه پشت شلاق و شلاق پشت زخم
این زمین وحشی به من میزنه بدم میزنه
میزنه که وحشی بشم میزنه جوری که انگار وقتشه بخشیده شم
همه خوبا زجر میکشن
هی میگیره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستری
تویی که ادعات میشد از همه ناکس تری
واسه هر کی پر پر زدی پروازمونو جاکش ندید
باز از چهار صبح گذشته و این دیوونه خوابش پرید
چه کشتی ها که غرق نشدند از زیرهای خود سوراخ کرده
و چه جنگل ها که بیابان نشد از ریز تنه های خود تبر ساخته
و چه تازیانه ها که نخوردیم از زبان های خود عزیز کرده
تازیانه های باد وحشی به درختای دشت دلم شده رفتن تو
هی میریزه هری پایین تا میبینه جای خالیتو
یادت نره روزا اول تو یادت نره احمق گه
اسطوره بودم برا تو … خوبه بودی واسه جمع اما من میدونی همه نبودم
پز خوب میدادی با اسم من اما بت فشار اومد چون کنه نبودم
تا وقتی عین تو لاشی باشم آره پره زنه پهلو من
تا وقتی شعورت اینقده کمه خوب منم حسم کمه معمولا
هی میگیره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستری
تویی که ادعات میشد از همه ناکس تری
واسه هر کی پر پر زدی پروازمونو جاکش ندید
باز از چهار صبح گذشته و این دیوونه خوابش پرید
هی میگیره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستری
تویی که ادعات میشد از همه ناکس تری
واسه هر کی پر پر زدی پروازمونو جاکش ندید
باز از چهار صبح گذشته و این دیوونه خوابش پرید
لمس مژه های یار به روی گونه
عجب تازیانه ی جذابی که محرومم ازش
سهم پسران جهنم تنها دختران رانده شده از بهشت بودند
و من از سهم خودم قهر و شدم هرزه
خاطره که هنو هه عاطفه و سپیده رویا پیچیدن
تو هم داری تنها آب میشی نه شکستی حالت بده
بیا میکنم دلتو باندپیچی من
فکر میکنی نمیفهممت چون یکمی حرفام پیچید ان
ولی همه خوب میشن تا روم پام میشینن هه
این زمین حالش بده شلاقو من میخورم
آخه خوب بلدن راه مخفیا رو اون وحشیایی که اهلی شدن
آره تو که ادعات میشد اینی دیگه ببین من چی شدم
این زمستون سوزش بده پس بریم پی برفی شدن
سفید عین کف بهشت اما هنو بغض توو گلو منه چه زشت
آخه این روانی تو قصر هم باشه غربت تازیانه رو میزنه بهش
لش مثل مرحوم تو پاک هه بیرونم یخ توم کولاک
من شدم یه آدم آهنی منزوی مظلوم تو لاک
هی میگیره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستری
تویی که ادعات میشد از همه ناکس تری
واسه هر کی پر پر زدی پروازمونو جاکش ندید
باز از چهار صبح گذشته و این دیوونه خوابش پرید
من از سهم خودم قهر و شدم هرزه
ولی دیدم دو صد هرزه روند راه بهشت
دو صد فرشته که شدند رانده شده
در این برزخ همیشه عقد تنهایی و عشق خوانده شده
طبیعت سر لج ور داشته با من
نمیاد هیشکی حتی حرفاش به کارم
اصا هم نمیخوام به عقب برم
از خونمون میاد فقط درداش به یادم
من پره یه حس انتقامم پره از فحش و گلایه ام
پر گیر و گره اِه پره حرف و کنایه ام
دلم حالش بده آتیش میوفته به جونم شبا
دیشب از تنهایی اینقدر دود گرفتم تا جونم درآد
تو هم داری الکی مصرف میشی
نمیخنده عمیق میدونم لبات
ولی من هنوز پای حرفمم و میبینی که دارم میخونم برات
میزنه تازیانه پشت شلاق و شلاق پشت زخم
این زمین وحشی به من میزنه بدم میزنه
میزنه که وحشی بشم میزنه جوری که انگار وقتشه بخشیده شم
همه خوبا زجر میکشن
هی میگیره قلبمو شده همه شبام شوم و خاکستری
تویی که ادعات میشد از همه ناکس تری
واسه هر کی پر پر زدی پروازمونو جاکش ندید
باز از چهار صبح گذشته و این دیوونه خوابش پرید
چه کشتی ها که غرق نشدند از زیرهای خود سوراخ کرده
و چه جنگل ها که بیابان نشد از ریز تنه های خود تبر ساخته
و چه تازیانه ها که نخوردیم از زبان های خود عزیز کرده